مدلهای رضایت تحصیلی
۲ ـ ۱ ـ ۳ـ ۳ ـ ۱ ـ مدل درونداد ـ محیط ـ برونداد[۱]
از جمله مدلهای مشهور پیرامون رضایت تحصیلی، مدل درونداد ـ محیط ـ برونداد آستین (۱۹۹۳الف و ب) است. مطابق با این مدل، رضایت تحصیلی به عنوان پیامد یک دانشکده محسوب میشود که بر اساس ویژگیهای درونی دانشجویان و عوامل محیط دانشگاهی قابل پیش بینی است. در این راستا آستین (۱۹۹۳ الف) اظهار داشت که متغیرهای آمادگی علمی و سلامت روانی مانند رتبهی دانشگاهی، عزت نفس، وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی و جنسیت پیش بینیکننده مثبتی برای رضایت تحصیلی به شمار میآیند. با این ملاحظه، وی بیان کرد، رضایت دانشجوان از طریق تاکید بر تنوع، آموزشمحور بودن اساتید، احساس آزادی در برقراری ارتباط، اعتماد به مدیریت و توسعهی سطوح آموزش منجر به تسهیل زندگی دانشگاهی میشود.
۲ ـ ۱ ـ ۳ـ ۳ ـ ۲ ـ مدل مقایسهای رضایت تحصیلی
یکی از این مدلها، مدل بنجامین و هولاینز[۲] (۱۹۹۷) است. در این مدل، رضایت تحصیلی به عنوان تفاوت بین انتظارات دانشجویان و تجارب آنها توصیف میشود. لذا مطالعات انجام شده بر اساس این مدل، به سنجش رضایت مطابق با ایدهی تناسب یا تجانس بین انتظارات دانشجویان با ادراک آنها از تجارب مهم و واقعی زندگی علمی میپردازند. شایستهی توضیح است که این نوع مدلها به صورت طولی انجام میشود که از جمله آنها میتوان به پژوهش انجام شده توسط رایپل[۳] (۱۹۸۳) پیرامون مقایسه ادراک دانشجویان از همکلاسیها، اساتید، مدیران، محیط آموزشی و … بر اساس مقیاس دو قطبی رضایت تحصیلی اشاره کرد.
۲ ـ ۱ ـ ۳ـ ۳ ـ ۳ ـ مدل شناختی رضایت تحصیلی
این مدل که مبتنی بر مدل رامبلت[۴] (۱۹۸۰) در حوزه روانشناسی است، رضایت را به عنوان کارکرد پاداش بدون هزینه[۵] تعریف می کند (بنجامین و هولاینز، ۱۹۹۷). در این رابطه، رامبلت (۱۹۸۰) اشاره می کند، رضایت تحصیلی به عنوان کارکردی از مقایسه پاداشها و هزینه های صرف شده پیرامون انتظارات افراد محسوب میشود که وابسته به منابع درونی و بیرونی است. لذا از این حیث، مدل او به مدل آستین (۱۹۹۷) که رضایت تحصیلی را به عنوان “میزان انرژی جسمی و روانی صرف شدهی فراگیران برای کسب تجارب دانشگاهی“ تعریف میکند، شباهت زیادی دارد.
۲ ـ ۱ ـ ۳ـ ۳ ـ ۴ ـ مدل عقلایی رضایت تحصیلی
هچر و همکاران (۱۹۹۲) بر اساس مدل رضایت تحصیلی رامبلت (۱۹۸۰)، رضایت تحصیلی را به شرح زیر تعریف کردهاند: “رضایت تحصیلی عبارت است از احساس دانشجویان نسبت به سؤالاتی که در مورد دانشکده دارند”. [۶] بر این اساس، از نظر این محققان، رضایت تحصیلی بالا منجر به بسط تجارب مثبت دانشجویان از طریق کسب آگاهی بیشتر پیرامون کیفیت اساتید، فرصتهای موجود برای تفریح، سرگرمی و توسعهی علمی، کاهش سطح هزینه های مالی، فشارهای علمی و مسائل خوابگاهی میشود. علاوه بر این مطابق با تحقیقات دیگر، رضایت تحصیلی دانشجویان تا حد زیادی وابسته به ادراک آنها از جایگاه اجتماعیای که در آینده کسب خواهند کرد، دارد. به عبارت دیگر، ادراک دانشجویان از موفقیت تحصیلی خود پس از فارغالتحصیلی تعیینکننده تجارب مثبت دانشگاهی و در نهایت رضایت آنها از محیط علمی و اجتماعی دانشگاه میباشد. مطابق با نظر بنجامین و هولاینز (۱۹۹۷)، ضعف مدل عقلایی، نادیده گرفتن سایر عوامل و عناصر موثر بر رضایت تحصیلی مانند ویژگیهای شخصیتی دانشجویان و سایر عناصر دانشگاهی است.
۲ ـ ۱ ـ ۳ـ ۳ ـ ۵ ـ مدل زیست محیط رضایت تحصیلی
این مدل که توسط بنجامین و هولاینز (۱۹۹۷) توسعه یافت، ضمن اینکه بسیار جامع و پیچیده است، رضایت تحصیلی را به عنوان مفهومی چند سطحی (چند بعدی) میداند که بررسی آن به عنوان یک متغیر وابسته مستلزم مطالعات طولانی مدت و چند سطحی است. شایستهی توضیح است که مدل اکولوژیکی رضایت تحصیلی، مبتنی بر تکنینکهای تحلیل مسیر و بررسیهای مستقیم و غیرمستقیم رضایت تحصیلی با چندین متغیر دانشگاهی است. لذا مطالعاتی که در ذیل این مدل قرار میگیرند، به بررسی رضایت تحصیلی با سایر متغیرها مانند تفاوت در میزان رضایت افراد بر اساس ویژگیهای فردی و سازمانی پرداخته و میپردازند.
۲ ـ ۱ ـ ۳ـ ۳ ـ ۶ ـ مدل دو عاملی رضایت تحصیلی
بر خلاف بسیاری از مطالعات که به رضایت به عنوان متغیری تک بعدی نگاه کردهاند، مطالعات چندی به مطالعه پیرامون رضایت تحصیلی بر اساس مدل دو عاملی رضایت و نارضایتی به عنوان دو سر یک پیوستار پرداختهاند. به عنوان نمونه دیشلدز و همکاران (۲۰۰۵) بر اساس تئوری دو عاملی هرزبرگ[۷]، دانشجویان را به دو گروه راضی و ناراضی تفکیک کردند و بر آن اساس به بررسی رضایت تحصیلی دانشجویان پرداختند. در این راستا، آنها به این نتیجه دست یافتند که در حالیکه رضایت از اساتید و آگاهی از واقعیت به عنوان عوامل برانگیزاننده (رضایتبخش) به شمار میآیند، رضایت از کلاس درس به عنوان یک عامل نارضایتی محسوب میشود.
۲ ـ ۱ ـ ۳ـ ۳ ـ ۷ ـ مدل مبتنی بر شکاف در عملکرد و انتظار[۸]
به منظور فهم رضایت مشتری در حوزه خدمات، پاراسارامون[۹] (۱۹۸۸)، چارچوب مفهومی مهمی به نام مدل شکاف ارائه داد. در این مدل رضایت زمانی اتفاق میافتد که دانشجویان یا عملکرد درک شده را مطابق با انتظارات خود و یا بیش از آن میبینند و در مقابل نارضایتی زمانی اتفاق میافتد که شکافی منفی بین عملکرد و انتظارات وجود دارد. لذا از نظر پاراسارامون (۱۹۸۸) سنجش رضایت تحصیلی مبتنی بر پنج بعد اساسی است:
- سطح اطمینان مانند سطح اعتماد و دانش
- سطح همدردی مانند تمایل و علایق شخصی
- قابلیت اعتماد مانند سطح اعتماد و صحت
- مسئولیت پذیری مانند میزان برانگیختگی و همسازی
- ملموسات مانند تسهیلات، تجهیزات و منابع انسانی
از نظر براون[۱۰] و همکاران (۱۹۹۸)، مدل سروکوال برای سنجش رضایت در مراکز آموزشی به ویژه آموزش عالی قابل اجراست و از جمله ابزارهای طراحی شده جهت ارزشیابی این حوزه به شمار میآید. الیوت و هیلای[۱۱] (۲۰۰۱)، در مطالعه خود، مدل سروکوال را به صورت پنج بُعد مرکزیت، جوّ کلاس، اثربخشی، برتری خدمات، خدمات پشتیبانی و حمایتی بسط دادند.
۲ ـ ۱ ـ ۳ـ ۳ ـ ۸ ـ مدل رضایت براون و همکاران
براون و همکاران (۱۹۹۸) در مطالعهای مدل سروکوال را مورد بررسی و آزمون قرار دادند و بر مبنای آن سه مقیاس سنجش رضایت را به شرح زیر بیان کردند:
- رضایت کلی
- تمایل به ارائه پیشنهاد[۱۲]
- ادراک ارزش برنامهی آموزشی[۱۳]
بنابر مطالب فوق، رضایت تحصیلی ارزشیابی ذهنی دانشجویان از تجارب کسب شده در دانشگاه و محیط آموزشی آنها میباشد که در حالیکه از نظر سایر محققان متأثر از ابعاد و عناصر متعددی چون کیفیت یاددهنده، کیفیت تعاملات دانشجویان با اساتید و کارکنان، تجهیزات یاددهی ـ یادگیری، خدمات اداری و … میباشد. از نظر ترکزاده (۱۳۸۶) مشتمل بر شش بعد رضایت از تحصیل، رضایت از استاد، رضایت از همکلاسیها؛ رضایت از پیشرفت تحصیلی؛ رضایت از شیوهی ارزیابی آموزشی و رضایت از محیط تحصیل میباشد که در این پژوهش نیز به آن استناد شده است.
[۱] – I – E – O (Inpute – Invironment – Output)
[۲] -Benjamin & Hollings
[۳] -Ripple
[۴] -Rumblut
[۵] -A function of rewards minus cost
[۶] -The attraction or positivity of affect that the student associates with the college in question
[۷] – مطابق با این تئوری، دو عامل منجر به رضایت یا نارضایتی افراد در سازمان میگردد. یک دسته از این عوامل، عوامل انگیزشی یا ایجادکنندهی رضایتاند و باعث خودخشنودی (self fullfilment) میشوند و دستهی دیگر مربوط به عوامل بازدارنده یا ایجادکنندهی نارضایتیاند که منجر به بدگمانی افراد به سازمان میشود. عوامل انگیزشی، عواملی درونی و در کنترل افراد و عوامل بازدارنده، عواملی بیرونی و خارج از کنترل افراد میباشند.
[۸] -Servqual
[۹] -Parasuraman
- ۹۹/۰۹/۰۵