پایان نامه:بررسی فقهی حجاب وحدود آن در مذاهب خمسه وحقوق ایران
پایان نامه
جهت دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.A)
رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی
عنوان:
بررسی فقهی حجاب وحدود آن در مذاهب خمسه وحقوق ایران
استاد راهنما:
دکتر محمد قربانی
استاد مشاور:
آیت اله زین العابدین قربانی
تابستان ۱۳۹۲
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
فهرست مطالب
عنوان صفحه
تقدیر و تشکر
چکیده
مقدمه
فصل اول:کلیات تحقیق
۱-۱-بیان مساله
۱-۲-پیشینه تحقیق
۱-۳-ضرورت واهداف تحقیق
۱-۴-فرضیه ها
۱-۵-ساختار ومحدوده تحقیق
فصل دوم:اصطلاحات ومفاهیم ومباحث عام
۲-۱-بخش اول
۲-۱-۱- حجاب درلغت
۲-۱-۲- حجاب در اصطلاح
۲-۱-۳- عفاف در لغت
۲-۱-۴-عفاف در اصطلاح
و
۲-۲-بخش دوم
۲-۲-۱- اثرات حجاب
۲-۲-۲- فواید حجاب
۲-۲-۳- انواع حجاب قرآنی
۲-۲-۴- ابعاد حجاب
۳-۳-بخش سوم
۲-۳-۱- حجاب درگفتار
۲-۳-۲- حجاب رفتاری
۲-۳-۳- حجاب وعفت
۲-۳-۴-مفهوم وابعاد حجاب درقرآن
۲-۳-۵-هدف وفلسفه حجاب
۲-۳-۶-حجاب چشم
۲-۴-بخش چهارم
۲-۴-۱- توجه به رابطه پوشش وفرهنگ دینی
۲-۴-۲- آثار ووفائد رعایت حجاب وپوشش دینی
۲-۴-۳- بررسی فرهنگ حجاب وعفاف در غرب
۲-۴-۴- زن محجبه در غرب
۲-۴-۵- حجاب زن مسیحی
ح
۲-۴-۶- افزایش گرایش زنان به اسلام وحجاب در غرب
۲-۴-۷- گسترش حجاب در دانشگاههای غربی
۲-۴-۸- طرح قانون ممنوعیت حجاب در آمریکا
۲-۴-۹- اسلام حراسی ومقابله با حجاب
۲-۴-۱۰-مسئله حجاب درزمان حکومت رسول خدا(ص)
فصل سوم:مستندات حجاب
۳-۱-بخش اول: آیات
۳-۱-۱- حجاب درقرآن
۳-۱-۲-تاریخ نزول احزاب ونور
۳-۱-۳-تفسیر آیه حجاب
۳-۲-بخش دوم : روایات
۳-۲-۱-حجاب در روایات
۳-۲-۲-زمان برقراری حجاب میان اسلام وایران وروم
۳-۲-۳-شواهد در تعارض حجاب
۳-۲-۴-روایات درباره اهمیت حجاب در نظر فاطمه الزهرا(س)
۳-۲–۵-توجه به حجاب با رویکرد عقلایی وعلمی
فصل چهارم : حجاب از نظر علماء و دانشوران حقوق ایران
۴-۱-بخش اول :حجاب از دیدگاه دانشوران ، فقها
ز
۴-۱-۱- حجاب وعفاف از منظر فقهی
۴-۱-۲- تعریف مفاهیم حجاب شرعی
۴-۱-۳- حجاب از منظر حقوقی
۴-۱-۴- حجاب در حقوق بین الملل
۴-۱-۵- قلمرو حجاب
۴-۱-۶- فتوای فقهاء درباره حجاب
۴-۱-۷-حجاب از دیدگاه مراجع تقلید
۴-۲-بخش دوم : حجاب در حقوق ایران
۴-۲-۱- ارکان جرم قانونی بی حجابی
۴-۲-۲-رکن مادی
۴-۲-۳-رکن معنوی
۴-۲-۴-مراحل جرایم
۴-۲-۵-مرحله تعقیب جرایم
۴-۲-۶-مرحله تحقیق جرایم
۴-۲-۷-مرحله دادرسی جرایم
۴-۲-۸-مرحله اجرای جرایم
فصل پنجم : نتیجه گیری
منابع
چکیده
گرایش به پوشش و عفاف یک گرایش فطری در میان زنان و مردان است. اما میزان و شکل آن رابطه مستقیمی با اخلاق و فرهنگ جوامع داشته و دارد. احکام اسلام بر اساس جلب مصالح و دفع مفاسد مبتنی بر فطرت پاک انسان و عدم ضرر است. خالق انسان بهتر از هر نهاد یا منبعی میداند کهنیاز فطری انسان چیست؛ زیرا بدون تردید اگر پروردگار را تنها علت اصلی پیدایشعالم هستی بدانیم، به طور قطع علم و عدالت آن ذات بیهمتا اقتضا دارد که منبع اصلی قانونگذاری نیز برای رفتار و گفتار شخصی و اجتماعی انسانباشد.
تاریخ مکتوب انسانی مدنی، بر این واقعیت گواهی می دهد که همزمان با آغاز زندگی اجتماعی بشر، در قالب خانواده، خویشاوندان و جامعه، مفاهیم محرم و نامحرم و گونه ای از حریم گیری و محدودیت، به عنوان معیار بایدها و نباید ها در برقراری روابط جنسی، شکل معاشرت، چگونگی تماس گفتاری و پوشش بدنی، مطرح بوده و جلوه حجب، حیا و عفاف او به حساب می آمده است. یکی از نمادهای حیا و عفاف، نماد پوشش و لباس، بوده است و پایبندی به آن برای زنان یک کمال به حساب می آمده است. ولی چهار قرن پیش، در اثر رنسانس در غرب فرهنگ شرم ستیزی و عفت گریزی، طراحی گردید. با این تحول، محرم و نامحرم معنای خود را از دست داد، شرم، حیا و عفت همراه با لباس زن فرو ریخت، تمام محدودیتها، در تعامل دو جنس مخالف، از میان برداشته شد و پوشش اندام مشخص کننده جنسیت زن، نشانه عقب ماندگی و مخالف حق آزای او قلمداد گردید.
از آن جا که در دهههای اخیر برخی کشورهای اروپایی محدودیتهایی برای پوشش زنان مسلمان وضع نمودهاند، لذا تبیین حقوق اقلیتها در حقوق بینالملل ضروری میباشد. این پایان نامه ضمن اشاره به مفاهیم ، مبانی و تاریخچه ی حجاب ، به بررسی این مقوله از منظر فقهی و حقوقی ( داخلی و بین المللی ) می پردازد. در نهایت برآیند پایان نامه این است که با احراز شرایط در مورد مجرم، عمل بی حجابی، جرم تلقی می شود و قابل مجازات است و ممنوع دانستن حجاب نقض حقوق بشری افراد و آزادی دینی آنان است و بیشتر ناشی از فشارهای سیاسی و اجتماعی میباشد
کلید واژه :حجاب- عفاف – فقه – حقوق – اقلیتها- زکات
مقدمه
بی هیچ شبهه ای حجاب از مسلّمات شریعت و از واجبات قطعی و ضروری آن است ولااقل فقهای امامیه در این زمینه تردیدی ندارند . وظیفه پوشش که اسلام براى زنان مقرر کرده است بدین معنى نیست که از خانه بیرون نروند. زندانى کردن و حبس زن در اسلام مطرح نیست.پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود بامردان بدن خود را بپوشاند و به جلوهگرى و خودنمایى نپردازد.آیات مربوطه همین معنی را ذکر مىکند و فتواى فقها هم مؤید همین مطلب است و ما حدود این پوشش را با استفادهاز قرآن ومنابع سنت ذکر خواهیم کرد.
نشانه بودن «حجاب» برای «عفاف» گریزناپذیر است. پوشش، نشان عفاف است. عفت و حیا، خصلتی انسانی است که تاریخ بر نمی تابد و مورد پذیرش تمامی انسانها بوده و هست. و انسانهای بزرگ و ادیان آسمانی نیز بدان توصیه کرده اند. در شریعت اسلامی نیز بر آن تأکید فراوان شده است. همین خصلت انسانی یکی از فلسفه های اصلی پوشش آدمی بوده است.
حیا و عفاف از ویژگیهای درونی انسان است و حجاب به شکل و قالب و نوع و چگونگی پوشش بر می گردد. تفاوت باطن و ظاهر یا روح و جسد و یا گوهر و صدف را می توان به عنوان تمثیل دراین زمینه به کاربرد.
پوشش اسلامی و حجاب یکی از آموزههای دین اسلام است که بسیاری از زنان مسلمان به عنوان تکلیف دینی به آن عمل میکنند.
بر اساس موازین حقوق بشر نیز هر انسانی از حق آزادی فکر، وجدان و دین برخوردار است. این حق شامل اظهار عقیده و ایمان، تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی به نحو فردی یا جمعی، خصوصی یا عمومیخواهد بود (ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر).
علیرغم بحثهای فراوان، برخی کشورهای اروپایی با گذراندن قانون خاص، استفاده از پوشش اسلامی را در مدارس ابتدایی و راهنمایی ممنوع کردند؛ در نتیجه، محدودیتهایی برای زنان و دختران مسلمان ایجاد شده است
فصل اول
کلیات تحقیق
۱-۱-بیان مساله
پوشش و حجاب یکی از موضوعات دینی مورد توجه در عصر کنونی در چوامع اسلامی است که چرایی آن از ابعاد مختلف مورد کنکاش و بازخوانی قرار می گیرد ، گاه به لحاظ تاثیر آن در امنیت اجتماعی زنان ، گاه از جهت حق یا حکم بودن آن ، گاه در میزان دخالت حکومت در امر پوشش .و گاه تبیین جایگاه این امر در چینش قانونگذاری ضروری می نماید و ارتباط آن با سایر احکام درعرض و از طرفی رابطه طولی آن با اصول و ضوابط و قواعد و مقاصد کلان شرعی، لازم می گردد. از طرفی طراحان نظام بین المللی که اهداف و مقاصد شومی را در پشت پرده مقابله با عفاف و عزت دینی دنبال می کنند و دختران و زنان را در جهت اهداف ابزار گرایانه و سلطه مدارانه خود به سویی سوق می دهند که در طریق تأمین اصالت لذت و اصالت قدرت و منفعت خود از جایگاه ابزاری برخوردار گردند؛ از این رو به جاست که در حریم دفاع از ارزشهای معنوی و برملاسازی دستهای ناپیدای معاندین تلاشهای لازم صورت گیرد و ضوابط و معادلات و منطق دین نسبت به این حکم ارزشگذار روشن گردد.
در این پایان نامه اهتمام بر آن است که پشتوانه های حکم حجاب در سیستم قانونگذاری اسلامی مورد بررسی قرار گیرد و نقش مقاصد کلان شرعی و اصول و قواعد حاکم بر اسلوب قانونگذاری مورد تحلیل و بازخوانی واقع شود و گستره اصل عفاف درتعاملات اجتماعی و تاثیر این اصل در شیوه تقنین و امر حجاب مورد بررسی قرار گیرد . و سپس ضرورت و جایگاه حکم پوشش با نگاه عقلانی و وحیانی در هرم قانونگذاری که در طول این نوشتار مستندا ارائه می گردد روشن گردد.
از آن جهت که فصل مقوم و خمیر مایه حیات انسان سیرت درونی و روح « نفخت فیه مِن روحی » اوست ، لذا صورت بیرونی او بایستی به تناسب حقیقت وجودیش سامان پذیرد و جسم و جان، ماده و معنا ، وجود و ماهیت او نیازمند تعامل همسو و به موازنه ای به تناسب حقیقت و طبیعت خود نیازمند است .
حال این توازن چگونه میسر است ؟! سوالی است که تاریخ زندگی بشر را پیوسته به خود مشغول داشته ، لیکن قدر متیقن برای اهل بصیرت آن است که بنابر اصل « تاثیر و تاثر سیرت و صورت » هرچه بطن حیات بشر هدفدارتر و به واقع گرایی نزدیکتر باشد متن آن از صفا و طراوت و طهارت و قانونمندی بیشتری برخوردار است .
از طرفی حقیقت دین و بطن شریعت همان تنظیم قوانین برای متن طبیعت است و اصل « موازنه میان طریقیت و فطرت و طبیعت » از اصول مسلم نزد متفکرین علوم دینی است . اینجاست که اصول و مستندات عقلانی پایه های استدلال آیات وحیانی می گردد و قواعدی چون ملازمات عقلی در تثبیث حکم شرع بکار گرفته می شوند و در پس هر حکمی علتی و در پس هر علتی حکمتی و در پس هر حکمتی مصلحت و غایتی و در غایت اینکه قوام دین بر مقاصدی کلان و عالی استوار است که بر اساس آن در نظام جهان بینی توحیدی و بدنه قانونگذاری الهی، نه جای زیادت در قوانین و احکام است و نه زمینه ای برای حذف و نقصان . لذا بدعت و انحراف، کتمان و التباس ،تحریف و انفکاک همگی مذموم و محکوم به بطلان و گمراهی است .
بر همین اساس اجزاء قانونگذاری اسلامی چونان حلقات زنجیره ای پیوسته و بهم مرتبطند در عین آنکه هر جزء از حکمت و مصلحت و غایت ویژه برخوردار است و به منزله و مجموعه معناداری است که جداسازی یک حکم اختلال در سیستم را بدنبال دارد و اصل وحدت حاکم بر نظام عالم بر شاکله قانونگذاری به صورتی دقیق و معناداری سایه افکنده .وضرورت توجه و تحقق « إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضَ .ِ أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَالأمْرُ تَبَارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ » [۱]روشن میگردد. یعنی پروردگاری که گستره هستی از او تحقق یافت و آفرینش تو با ربوبیت او شکل گرفت ، همو قانونگذار شریعت است و خلق و امر به دست اوست .لذا برکات عالم وجودوکمال موجودات بویژه انسان، در سایه یکتایی امر خلقت وحکم شریعت است.
- ۹۹/۰۳/۳۱