پایان نامه: بررسی عوامل روانی- اجتماعی موثر بر استراتژیهای مقابلهای بیماران اماس شهر همدان
پایان نامه جهت دریافت درجه کارشناسی ارشد رشته علوم اجتماعی – جامعه شناسی
عنوان:
بررسی عوامل روانی- اجتماعی موثر بر استراتژیهای مقابلهای بیماران اماس شهر همدان
استاد راهنما:
دکتر علی محمد قدسی
استاد مشاور:
دکتر مصیب یارمحمدی
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
فهرست مطالب
فصل اول: کلیات
مقدمه: ۳
۱-۲- بیان مسئله: ۶
۱-۳- اهمیت و ضرورت پژوهش: ۹
۱-۴- هدف: ۱۱
۱-۵- سوالات تحقیق: ۱۱
فصل اول: مبانی و چارچوب نظری
مقدمه. ۱۵
۱-۱- ادبیات نظری تحقیق ۱۶
۱-۲- پایگاه اقتصادی-اجتماعی: ۱۶
۱-۲-۱- درآمد و سلامت. ۱۷
۱-۲-۲- تحصیلات و سلامت: ۱۸
۱-۲-۳- شغل و سلامت. ۱۸
۲-۳- پیوندهای اجتماعی و حمایت اجتماعی ۱۹
۲-۳- خودکارآمدی ۲۷
۲-۳-۱- خودکارآمدی و تنیدگی ۲۹
۲-۳-۲- نقش واسطهای خودکارآمدی ۳۰
۲-۴- ادراک بیماری (مدل عقل سلیم) ۳۱
۲-۵- استراتژیهای مقابله: ۳۲
۲-۵-۱- کارکردهای مقابله: ۳۳
۲-۵-۲- انواع رفتارهای مقابلهای ۳۵
۲-۶- پیشینه تحقیق: ۳۹
۲-۶-۱- تحقیقات داخلی: ۳۹
۲-۶-۲- تحقیقات خارجی: ۴۲
۲-۶-۳- نقد و ارزیابی تحقیقات پیشین ۴۳
۲-۷- خلاصه نظریه ها: ۴۳
۲-۳-۸- فرضیات پژوهش: ۴۵
فصل سوم: روش شناسی
مقدمه: ۴۹
۳-۱- روش و نوع تحقیق: ۵۰
۳-۲- ابزار گردآوری داده ها: ۵۰
۳-۳- روش تجزیه و تحلیل داده ها: ۵۱
۳-۴- جامعه آماری، حجم نمونه و روش نمونه گیری: ۵۱
۳-۴-۱- جامعه آماری ۵۱
۳-۴-۲- حجم نمونه: ۵۱
۳-۴-۳- روش نمونه گیری: ۵۲
۳-۵- واحد تحلیل و مشاهده: ۵۲
۳-۶- تعریف مفاهیم و نحوه سنجش آنها: ۵۳
۳-۷- متغیر مستقل (پایگاه اقتصادی-اجتماعی) ۵۳
۳-۸- شبکه روابط اجتماعی: ۵۴
۳-۹- حمایت اجتماعی: ۵۵
۳-۱۰- احساس خودکارآمدی: ۵۷
۳-۱۱- ادراک بیماری: ۵۸
۳-۱۲- استراتژیهای مقابلهای: ۵۹
۳-۱۳- اعتبار تحقیق ۶۴
۳-۱۴- پایایی ۶۵
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
مقدمه: ۶۹
۴-۱- آمار توصیفی یک متغیری: ۶۹
۴-۲- توزیع فراوانی جنسیت: ۷۰
۴-۳- توزیع فراوانی وضعیت تاهل: ۷۱
۴-۴- توزیع فراوانی گروه سنی: ۷۲
۴-۵- شاخصهای توصیفی سن: ۷۳
۴-۶- توزیع فراوانی تحصیلات: ۷۳
۴-۷- توزیع فراوانی میزان درآمد: ۷۴
۴ -۹- توزیع فراوانی منزلت شغلی: ۷۶
۴-۱۰- توزیع فراوانی پایگاه اقتصادی اجتماعی: ۷۶
۴-۱۱- شاخصهای توصیفی متغیرهای مستقل: ۷۸
۴-۱۲- شاخصهای توصیفی سبکهای مقابلهای: ۷۹
۴-۱۳- بررسی نرمال بودن توزیع نمرات متغیرها: ۸۱
۴-۱- فرضیه ۱: بین پایگاه اقتصادی اجتماعی و سبکهای مقابلهای رابطه وجود دارد. ۸۲
فصل پنجم: نتایج و بحث
مقدمه. ۹۹
۵-۱- خلاصه روند پژوهش ۹۹
۵-۲- نتایج تحقیق ۱۰۰
۵-۲-۱- نتایج تجربی تحقیق ۱۰۰
۵-۲-۲ نتایج نظری تحقیق ۱۰۳
۵-۲-۳- نتایج: ۱۰۶
۵-۲-۴- محدودیتهای پژوهش: ۱۰۶
۵-۲-۵- پیشنهادات: ۱۰۶
مقدمه:
جامعه شناسی پزشکی و بهداشت، شاخهای از جامعه شناسی بوده و از جدیدترین رشتههای تخصصی است، که در آن اموری مانند بهداشت، بیماری و مراقبتهای پزشکی از دیدگاه جامعه شناسی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. تحقیق در تأثیر بیماریها بر گروههای انسانی و نحوه دفاع در مقابل آن موضوع جالب توجهی برای جامعه شناسی است. توزیع بیماریها در میان انسانها متفاوت بوده و شناخت و آگاهی نسبت به بیماری درچارچوب الگوهای فرهنگی صورت میگیرد. به دلیل مداخله عوامل و شرایط اجتماعی در مسیر و جریان درمان، علوم اجتماعی با پزشکی و بهداشت و درمان مشارکت مییابد و پیدایش رشته جامعه شناسی پزشکی ضرورت مییابد (محسنی، ۱۳۶۸: ۲-۱).
برکمن و کاواچی[۱] (۲۰۰۰) و بیرد[۲] و دیگران (۲۰۰۰)، معتقدند که جامعه شناسی پزشکی، میکوشد تا دریابد که چگونه عوامل اجتماعی و فرهنگی، بر توزیع و فهم بیماری، واکنشها نسبت به بیماری، تحول و عملکرد نهادهای مراقبت تندرستی و توسعه سیاستهای اجتماعی تأثیر میگذارند (مسعودنیا، ۱۳۸۹: ۲۸). هر بیماری تنها نهاد پزشکی را درگیر نمیکند، بلکه چندین سطح اجتماعی مانند فضاهای خانوادگی یا حرفهای را تحت تأثیر قرار میدهد. سیر تاریخی بیماریها، سیر تحول علم پزشکی، بررسی وضعیتهای سلامتی و تعیینکنندههای اجتماعی آن، تفسیرهای فرهنگی و اجتماعی از وضعیت سلامتی و بیماری، روابط پزشک و بیمار، بررسی وضعیت بیمارستان از جمله موضوعات مورد بررسی در جامعه شناسی پزشکی است ( فیلیپ[۳]؛ کلودین[۴]؛ کتبی، ۱۳۸۵: ۳).
بیماریهای مزمن در همه دورههای زندگی تأثیرگذار است، به طوریکه نه تنها سالمندان بلکه افراد خیلی جوان و میانسال را نیز مبتلا می کند. هر چند بعضی از این بیماریها تأثیر کمی بر کیفیت زندگی دارند، ولی بیشتر آنها اغلب به دلیل ناتوانیهایی که بر جای میگذارند تأثیرات قابل توجهی بر کیفیت زندگی افراد ایجاد می کنند (اسملتزر[۵] و همکاران، ۲۰۰۲؛ به نقل از حضرتی و همکاران، ۱۳۸۴). بیماریهای مزمن از قبیل ام اس، تهدیدی برای شبکه روابط اجتماعی افراد آسیبدیده است. بازگشتهای بیماری ام اس مکانیسمهای مقابلهای بیمار و خانوادهاش را به چالش میکشد. اثرات این بازگشتها، اعضای خانواده افراد، دوستان، دنیای شغلی و آموزشی و جامعه بزرگتر را تحت تأثیر قرار میدهد. اعضای خانواده و افراد در شبکه های اجتماعی یا شغلی بیمار، ممکن است در واکنش به این بازگشتها احساس گناه، اضطراب و احساسات منفی دیگر داشته باشند. لکه ننگ، بعضی اوقات با بیماریهای مزمن همراه است و ناتوانی یک استرس ثابت برای بیماران و خانوادههایشان است. همچنین این بیماری ممکن است برنامه های بلندمدت، امیدواری برای آینده و امنیت کلی فرد را تهدید کند (هالپر[۶]، ۲۰۰۷).
همانطور که بیماریهای مزمن، بدون درمان قطعی و دارای دوره نسبتاً طولانی مدت هستند لازم است که بیماران با محدودیتهایی که شرایطشان به آنها تحمیل کرده است زندگی کنند. مطالعه بر روی مقابله با بیماریهای مزمن و حمایت اجتماعی از بیماران مزمن که در طی ۱۵ سال گذشته به شدت افزایش یافته است، نشان میدهد که در بسیاری از موارد عوامل استرسزا با بیماری مزمن همراه است و بیماران را وابسته به کسب حمایت از محیط اجتماعیشان می کند. علاوه بر این مطالعات نشان دادهاند که هم مقابله و هم حمایت اجتماعی، تاثیر مستقلی بر سلامتی بیماران مزمن دارند (کرلین[۷] و همکاران، ۱۹۹۷).
بیماری مولتیپل اسکلروزیس[۸] (MS) اولین بار در سال ۱۸۶۸ میلادی توسط جیچرکوته[۹] پروفسور دانشگاه پاریس که او را پدر علم نورولوژی[۱۰] مینامند توصیف شد (چرکوته، ۱۸۶۸؛ به نقل احمدزاده راجی و همکاران، ۱۳۹۰). پس از وی اوگن دویس[۱۱] (۱۹۳۰-۱۸۵۸)، جوزف بالو[۱۲] (۱۹۷۹-۱۸۹۵) و پاول فردیناند شیلدر[۱۳] (۱۹۴۰-۱۸۸۶) نیز مواردی از بیماری را توصیف کردند این بیماری در سال ۱۹۹۵ به نام مولتیپل اسکلروزیس نامگذاری شد (کامپستون[۱۴]، ۲۰۰۸؛ به نقل از همان). این بیماری با وجود درمانهای متعدد یکی از ناتوانکنندهترین بیماریهاست که بر جنبههای مختلف زندگی فرد تأثیر داشته، به ویژه کیفیت زندگی مربوط به سلامتی در بیماران با فرم متوسط و پیشرفته به طور کلی پایین بوده و این موضوع باعث افسردگی زیادی در آنها میشود (کسلرینگ[۱۵]؛۲۰۰۰؛ به نقل از حسین مدنی و همکاران، ۱۳۸۴). به نظر میرسد روشهای مقابلهای در تطابق با بیماری مولتیپل اسکلروزیس موثرند و به ویژه روشهای مقابلهای مسئلهمدار تأثیر مثبت زیادی در تطابق با بیماری دارند (اوبرین[۱۶]، ۱۹۹۳؛ به نقل از مدنی و همکاران، ۱۳۸۴). بدین ترتیب در این تحقیق برخی عوامل روانی- اجتماعی موثر بر استراتژیهای مقابلهای این بیماران بررسی میشود.
این پژوهش در پنج فصل تدوین می یابد فصل اول مربوط به کلیات (مقدمه، بیان مسئله، اهمیت و ضرورت پژوهش، و سوالات و اهداف پژوهش) می باشد، فصل دوم پیشینه تحقیق و ادبیات نظری تحقیق را در بر می گیرد. در فصل سوم در باره روش تحقیق و نحوه تجزیه و تحلیل داده ها صحبت می شود، در فصل چهارم داده ها تجزیه و تحلیل و در فصل پنجم نتایج و پیشنهادات ارائه می شود.
۱-۲- بیان مسئله:
سلامت چه به صورت فردی و چه جمعی، بیتردید مهمترین جنبه زندگی است، مسألهای که از ماقبل تاریخ تاکنون بشر به منظور دستیابی به آن کوشش کرده است. سلامت شرط ضروری برای ایفای نقشهای اجتماعی است و انسانها در صورتی میتوانند فعالیت کامل داشته باشندکه هم خود را سالم احساس کنند و هم جامعه آنها را سالم بداند (محسنی، ۱۳۶۸).
یکی از اختلالات ناتوان کننده عصب شناختی، بیماری مولتیپل اسکلروزیس[۱۷](MS) میباشد که علاوه بر اختلالات عصبی- حرکتی با علائمی چون اضطراب، ضعف و کاهش قدرت حل مشکل بروز می کند و باعث اختلالات جسمی و روانی متعددی میشود. اماس یک بیماری مزمن و ناتوان کننده سیستم عصبی است که در آن میلین دستگاه اعصاب مرکزی (مغز و نخاع) تخریب میشود و به دنبال آن به تدریج بخش عضلانی بدن توانایی خود را از دست میدهد. ضایعات اماس بعد از تروما دومین علت شایع ناتوانی عصبی در اوایل و اواسط بزرگسالی است و تظاهرات آن از یک بیماری خوشخیم تا یک بیماری به سرعت پیشرونده و ناتوانکننده متغیر است (هاریسون[۱۸]؛ به نقل از میبدی، ۱۳۸۴). این بیماری در نتیجه مجموعه ای از عوامل محیطی (مانند فشارهای روحی یا تنشی)، ژنتیکی و خود ایمنی بروز می کند. سن ابتلا یه این بیماری حدود ۱۸-۳۵ سالگی میباشد، لیکن می تواند در هر سنی پیشرفت نماید (مک کوون[۱۹] و همکاران، ۲۰۰۳؛ به نقل از باستانی و همکاران، ۱۳۸۷). علائم مختلف این بیماری عبارتند از: فقدان ناگهانی یا تاری دید در چشم، دوبینی، عدم تعادل یا اختلال عملکرد مثانه، ایجاد اختلال حسی، ضعف، گرفتگی عضلانی، اختلال شنوایی، خستگی، لرزش اندامها، اختلال در عملکرد جنسی و ضعف تعادل، فراموشی، کاهش شنوایی، کرختی و اختلال گفتاری در این بیماران مشاهده میشود. بررسیهای لطفی و آل یاسین (۲۰۰۲) حاکی از آن است که اختلالات حسی و بینایی شایعترین علائم در میان مبتلایان ایرانی میباشد (رضائی، ۱۳۸۹).
افراد مبتلا به اماس با پیامدهای روانی-اجتماعی این بیماری که شامل شکست در اهداف زندگی، شغل، درآمد، روابط، فعالیتهای اوقات فراغت، و فعالیتهای روزانه زندگی است مواجهاند. افسردگی شایعترین اختلال روانپزشکی مشاهده شده در اماس است و شیوع تخمینی بالایی، بین ۲۷% تا ۵۴% دارد (سادونیک[۲۰]، ۱۹۹۰). اولین مطالعه درباره کیفیت زندگی مربوط به سلامت بیماران اماس درسال ۱۹۹۰ به چاپ رسید. از آن سال تا به حال مطالعات زیادی بر روی کیفیت زندگی این بیماران انجام شده است نتایج این مطالعات نشان داده است که این بیماران در مقایسه با افراد سالم جامعه از کیفیت زندگی پایینتری برخوردارند همچنین مطالعات دیگری که به منظور مقایسه کیفیت زندگی این بیماران با بیماران مبتلا به دیگر بیماریهای مزمن مثل صرع، دیابت، آرتریت روماتوئید و بیماریهای التهابی روده انجام شد، نشان دادند که بیماران مبتلا به اماس به
طور معنیداری ازکیفیت زندگی پایینتری برخوردارند ( بیسک[۲۱]، به نقل از علیپور، ۱۳۹۰). این بیماری یکی از مهمترین بیماریهای تغییردهنده زندگی فرد است، زیرا که معمولاً به بهترین دوران زندگی فرد صدمه زده و به تدریج او را به سمت ناتوانی پیش میبرد (غفاری، ۱۳۸۷). این بیماری همچنین دومین علت ناتوانی عصبی در نیروی کار جوان به حساب میآید از طرف دیگر به علت شروع این بیماری در سنین فعالیت اقتصادی و همینطور مزمن بودن آن، اماس یک بیماری پرهزینه نیز محسوب میشود (پتواردهان[۲۲]، ۲۰۰۷؛ مک کوون[۲۳]، ۲۰۰۳؛ به نقل از بحرینی، ۱۳۸۹).
افراد مبتلا به این بیماری در طول زندگی خود اختلالات عملکرد متنوع جسمی و روانی ناشی از بیماری را تجربه می کنند. این اختلالات، عملکرد روزانه، زندگی خانوادگی و اجتماعی، استقلال عملکردی و برنامه ریزی برای آینده را بشدت تحت تأثیر قرار میدهد (سولاری[۲۴]، ۲۰۰۱). اختلافات خانوادگی، طلاق و ناسازگاری در بین مبتلایان به ام اس شایع است. همچنین در این بیماران خجالت و حس حقارت باعث پاسخهای نامناسب بیمار میشود بطوری که تطابق بیمار با بیماری به اشکال گوناگون از جمله انکار (همراه با سرخوشی غیر عادی)، افسردگی، محرومیت و خصومت صورت میگیرد (برونر[۲۵]، ۱۹۹۶؛ اسچتر[۲۶]، ۱۹۹۲؛ به نقل از مدنی، ۱۳۸۴). در حال حاضر بیش از ۲٫۵ میلیون نفر در سراسر جهان و بیش از ۵۰۰ هزار نفر در آمریکا به بیماری ام اس مبتلا هستند (میرشافعی، ۱۳۸۶). در ایران طبق گزارش انجمن ام اس در سال ۸۹ نزدیک به ۵۰ هزار بیمار مبتلا به ام اس وجود دارد این بیماری زنان را بیشتر از مردان درگیر نموده و سن شایع بروز آن ۲۰-۳۰ سالگی است (مک کیب[۲۷]،۲۰۰۴؛ کانین قم[۲۸]،۲۰۰۵؛ به نقل از مرقاتی خویی، ۱۳۸۹). در همدان نیز طبق گزارش انجمن ام اس، تعداد این بیماران بیش از یکهزار نفر تخمین زده میشود که ۹۴۶ نفر در این انجمن عضو میباشند.
- ۹۹/۰۳/۳۱