تنوع رشته های تحصیلی در آموزش متوسطه و آموزش عالی از یک طرف و دامنه وسیع مشاغل در جامعه امروز و ارتباط تحصیلات با شغل از طرف دیگر ایجاب می کند دانش آموزان برای آینده تحصیلی و شغلی خود بر اساس اطلاعات و علایق و استعدادهای شخصی برنامه ریزی صحیحی داشته باشند چرا که امروزه تحصیل و اشتغال مهم ترین مسایلی هستند که در آموزش و پرورش و سایر عرصه های اجتماعی و اقتصادی مطرح می باشند (امین بیدختی و دارایی،1390).
«تحصیلات، مقدمه اشتغال و آماده شدن برای ادای وظایف محوله به طور موفقیت آمیز است. اگر در جامعه ای مشاغل بر اساس تخصص و زمینه های آموزشی افراد به آنان واگذار شود، از گرفتاریهای آنان و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه به مقدار فراوانی کاسته می شود. چنانچه شغل فرد با تحصیلات او هماهنگ و همسو نباشد، وقت فرد و بودجه مملکت به هدر رفته است. از این رو ، به منظور نیل به خودکفایی و پیشگیری از اتلاف نیروها و امکانات مملکت، موکدا توصیه می شود که در گزینش افراد برای مشاغل مختلف به زمینه و نوع و میزان آموزش آنان توجه بیشتری مبذول گردد و از به کارگیری هر کس که واجد شرایط لازم نباشد جدا خودداری شود. اعتقاد به این نکته مهم و اساسی، ایجاب می کند که نیروی انسانی لازم برای احراز مشاغل مختلف در آینده برآورده شود و مراکز آموزشی با توجه به این نیازها به تربیت نیروی انسانی بپردازند. وجود نیروی انسانی متخصص و ماهر و استفاده بهینه و به موقع از آن مهمترین عامل موثر در رشد و حرکت جامه بسوی خودکفایی و شکوفایی محسوب می شود و هیچ مورد دیگری نمی تواند جایگزین آن شود. عوامل متعددی در انتخاب شغل دخیل هستند ،از جمله استعداد و علایق فرد ، شخصیت فرد و عوامل محیطی. عوامل محیطی نظیر فرهنگ خانواده و طبقه اجتماعی در انتخاب شغل فرد موثر می باشند. برخی از عوامل طبقه اجتماعی نظیر وضع اقتصادی فرد ، زمینه های قبلی خانوادگی و محل اقامت از عواملی هستند که در انخاب شغل تاثیر دارند» (شفیع آبادی،1387).
گاهی والدین انتظارات فوق العاده ای از فرزندان خود دارند و تمام شکست ها و جاه طلبی های خویش را از آنان می خواهند و یا کار و رشته ای که مورد علاقه آنان نیست به آنها تحمیل می کنند. کشمکشهای خانوادگی مخصوصاً با جوانان به شغل و کار آینده و موفقیت یا عدم موفقیت آنان در رشته تحصیلی و کار خاص مربوط می شود (احمدی،1387).
خانواده اولین آموزشگاهی است که کودکان در آن می توانند عادات مفید کار و رویه های سالم و مثبت را بیاموزند . نگرش والدین نسبت به کار و کار کردن الگویی است که نخستین سنگ بنای تعلیم و تربیت حرفه ای کودک می شود. کودکان در خانواده با فرصتهای متعددی برای یادگیری ارزشهای کار روبرو می شوند. نگرش و رویه شخص نسبت به کار وتحصیل ، از طریق رابطه با والدین ، معلمان ، دوستان ، صاحبان مشاغل ، تعامل در گفت و شنود عقاید ، فعالیتهای کاری و مشاغلی که می شناسند گسترش می یابد ( زندی پور،1391).
اتو[5](2000)، با بررسی «دیدگاه نوجوانان در نفوذ شغلی والدین» به این نتیجه رسید که والدین در توسعه شغلی نوجوانان ، بر ادراکات آنان نفوذ دارند و به عنوان منابعی برای مشاوره حرفه ای محسوب می شوند و نوجوانان برای ساخت برنامه حرفه ای خود اغلب به مادرانشان توجه می کنند.
ویستون و کلر[6] (2004)، با بررسی «تاثیر خانواده در اشتغال و توسعه آن» به این نتیجه رسیدند که افراد به احتمال زیاد برای تصمیم گیری های حرفه ای از اعضای خانواده کمک می گیرند، مهم است که روانشناسان مشاور درک کنند که که چگونه خانواده ها می توانند در تسهیل توسعه حرفه ای تاثیر مثبت داشته باشند. در سراسر طول عمر ، هر دو متغیر ساختار خانواده (به عنوان مثال: شغل پدر ومادر ) و متغیر فرایند خانواده( به عنوان مثال:گرما، پشتیبانی،وابستگی،استقلال) در زندگی حرفه ای فرزندان نفوذ دارند.
سایتری، کرید، زیمر و جی ام بک[7] (2013)، با بررسی «تاثیر والدین و رفتار حرفه ای نوجوانان در یک محیط جمعی فرهنگی» به این نتیجه رسیدند که انتظارات حرفه ای و تجانس حرفه ای والدین در آرمان ها و اقدامات حرفه ای نوجوانان نقش مهمی دارد.
کنستانتین، والس و کیندایچی[8] (2005)، با بررسی این موضوع که «تا چه حد درک موانع شغلی و حمایت پدرومادر ،تصمیم حرفه ای و بی تصمیمی شغلی را پیش بینی می کند» به این نتیجه رسیدند که ادراک مثبت از موانع شغلی، پیش بینی کننده تصمیم حرفه ای است و حمایت پدر و مادر با اطمینان شغلی در ارتباط است.
جودی (1376)، در تحقیقی تحت عنوان «بررسی تاثیر عوامل اقتصادی، خانوادگی بر رغبتهای شغلی دانش آموزان» به این نتیجه دست یافت که نگرش والدین در مورد شغل فرزندانشان و نیز تحصیلات والدین بر رغبتهای آنها تاثیر می گذارد.
سرمد (1375)، با بررسی «انگیزه انتخاب رشته تحصیلی در دوره متوسطه» به این نتیجه رسید که مداخلات والدین در زمینه های گوناگون از جمله انتخاب شغل تاثیر به سزایی را ایفا می کند. در اکثر موارد والدین بدین سبب در انتخاب رشته تحصیلی فرزندان خود دخالت می کنند که یا دور نمای تحصیلات را بهتر از فرزندانشان می شناسند یا خودشان علاقه مند به تحصیل در رشته خاصی بوده اند و چون در این راه توفیق نیافته اند، دوست دارند فرزند آنها در این رشته تحصیل کند.در مواردی نیز نوعی چشم و هم چشمی عامل این دخالت است.
شناخت تمایلات و آرزوهای شغلی و تحصیلی نوجوانان و والدینشان و مقایسه آن باهم و تعیین میزان همسوئی و هماهنگی آن و نیز هدایت آن در مسیری صحیح می تواند گامی مهم در برطرف کردن مشکلات و مسائلی باشد که در رابطه با انتخاب رشته تحصیلی و انتخاب شغل مطرح است.
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید